حکم مرتکب گناه کبیره نزد اهل سنت چیست؟ 


الحمدلله،

مرتکب گناه کبیره نزد اهل سنت فاسق یا ناقص الایمان است؛ چون مرتکب گناه کبیره می شود و بر آن اصرار می ورزد و آن را دست کم می گیرد، پس برای مرتکب گناه کبیره از عذاب الهی می ترسیم، بلکه برای او از نظر کفر و ارتداد هراس داریم، چون گناهان پیشاهنگ کفرند، گناهان در دل جای می گیرند و ایمان را ضعیف می کنند و انگیزه را برای ارتکاب امور حرام مانند زنا و مستی و موسیقی و تکبر و تجاوز بر مسلمین با کشتن و سرقت اموالشان و تهمت زدن به مسلمین و امثال آن، تقویت می کند. این گناهان را اگر کسی ادامه دهد حرکت قلب و جوارح به سوی طاعات ضعیف می شود، خواندن نماز، دادن صدقه و سایر عبادات برای فرد دشوار می شود. بدون تردید ارتکاب گناهان کبیره هشداری است برای دین گریزی و خروج از دین شاید منظور از اطلاق کلمه کفر بر بعضی از گناهان کبیره، یا نفی ایمان از مرتکبین آن همین است، چنانکه پیامبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ  می فرماید: «سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کُفْرٌ» «نا سزا گفتن به مسلمان فسق و جنگیدن با او کفر است» بخاری (48)، و مسلم(64)

پیامبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ  می فرماید: «لَا یَزْنِی الزَّانِی حِینَ یَزْنِی وَهُوَ مُؤْمِنٌ »«زنا کار وقتی زنا می کند مؤمن نیست» بخاری (6772)، و مسلم (57).

پس ما می گوئیم: او ناقص الایمان است، یا می گوئیم: او به خاطر تصدیق و ایمان داشتن به خدا و روز قیامت و کتاب ها و پیامبران، مؤمن است؛ اما به خاطر ارتکاب گناه فاسق می باشد. فرقه خوارج در این مورد سختگیری نموده اند، از این رو مرتکب گناه کبیره را کافر شمرده اند.

معتزله مرتکب گناه کبیره را از ایمان خارج نموده و در کفر داخل نکرده اند؛ اما نزد آنها مرتکب گناه کبیره برای همیشه در دوزخ می ماند.

فرقه مرجئه، مرتکب گناه کبیره را کامل الایمان دانسته و گفته اند با وجود ایمان، ارتکاب گناه ضرری ندارد، همان طور که با کفر، اعمال نیک پاداشی ندارد، اما اهل سنت راه میانه را در پیش گرفته اند و مرتکب گناه کبیره را فاسق شمرده اند، و گفته اند: او در آخرت تحت مشیئت و خواست خداوند قرار دارد که او را ببخشد یا عذاب کند، و اگر به سبب گناه کبیره ای که مرتکب شده به دوزخ برده شود قطعاً بعد از پاک شدن با شفاعت شفاعت کنندگان یا با رحمت خداوند مهربان از دوزخ بیرون می آید.

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 24 اسفند 1392برچسب:پاسخگویی به سوال های شرعی-سوالات شرعی -سوالات دینی اهل سنت,گناه کبیره,حکم مرتکب گناه کبیره, | 14:4 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

در حدیثی خواندم که پیامبر صلی الله علیه وسلم از مردی می خواهد که هرگاه زنش را درحال زنا دید چهار شاهد بیاورد، سوال من اینست : اگر در آن لحظه شاهدی نیافت چکار کند؟ آیا بیرون برود و چهار مرد را مطلع کند که همسرش الآن زنا می کند و آنها را ببرد تا شاهد زنایش باشند؟ آیا اینکار برای آدمی دشوار نیست؟ لطفا این مسأله را روشن کنید که چکار باید کرد؟

 

الحمدلله،

اثبات زنا یا بوسیله چهار شاهد عادل است، یا اعتراف شخص به اینکه زنا کرده است، زیرا هرگاه چنین جرمی ثابت شود بر مجرم مجازات تحمیل خواهد شد تا جائیکه اگر مجرم، محصن (ازدواج کرده) باشد سزایش سنگسار کردن است تا آنکه می میرد، از اینرو شارع حکیم در اثبات این جرم سخت گیری کرده و راه اثبات آنرا سهل و آسان قرار نداده است، تا مبادا ناموس و آبروی مردم تهدید شود.

الله متعال می فرماید : «وَاللَّاتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ» (نساء 15).

یعنی : «و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید».

و می فرماید : «وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلاَتَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَداً وَ أُولَئِکَ هُمْ الْفَاسِقُونَ» (نور 4).

یعنی : «کسانی که به زنان پاکدامن نسبت زنا می‌دهند؛ سپس چهار شاهد نمی‌آورند؛ بدیشان هشتاد شلاق بزنید و هرگز گواهی دادن آنان را نپذیرید، و چنین کسانی فاسق هستند».

می فرماید : « لَوْلَا جَاءُوا عَلَیْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِکَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ» (نور 13).

یعنی : «چرا چهار شاهد برای آن نیاوردند؟! اکنون که این گواهان را نیاوردند، آنان در پیشگاه خدا دروغگویانند».

و مسلم از ابوهریره رضی الله عنه روایت کرده که : «أَنَّ سَعْدَ بْنَ عُبَادَةَ رضی الله عنه قَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنْ وَجَدْتُ مَعَ امْرَأَتِی رَجُلًا أَؤُمْهِلُهُ حَتَّی آتِیَ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ؟ قَالَ: نَعَمْ» مسلم (1498).

یعنی : «سعد بن عباده گفت : ای رسول خدا! اگر مردی را همراه زنم دیدم به (آن مرد) مهلت دهم تا چهار شاهد می آورم؟ فرمود : آری».

پس روشن شد که شارع حکیم گواهی چهار نفر را شرط لازم بر اثبات زنا قرار داده است، و قطعا تحقق این شرط بسیار سخت و دشوار است، و این بری صیانت از ناموس و آبروی مردم است، امام ابن قدامه می گوید : «الخرقی هفت شرط را برای گواهان زنا بیان کرده است، اولین آنها اینست که باید تعداد آنها چهار نفر باشند، و در بین اهل علم بر سر این شرط اجماع هست و هیچ اختلافی نیست..» "المغنی" (9/65) .

 

نکته بعد اینکه : حال مرد با همسرش در مقایسه با دیگران اندکی متفاوت است، شوهر صاحب بستر است، و انسان عاقل همسرش را بدون دلیل متهم نمی کند، زیرا اتهام وارد کردن بر ناموسِ خود، برای خود او و فرزندانش ننگ و عار است. علاوه بر این؛ شوهر از همسرش چیزهایی می داند و از چیزهایی اطلاع می یابد که غیر او آنرا نمی داند و اطلاع نمی یابد، و لذا ممکن است بر چیزی از همسر خود اطلاع یابد درحالیکه دیگران هرگز با آن روبرو نشوند، این از یک سو.. از سوی دیگر؛ در جنایتی که همسر مرتکب می شود شوهر حق و حقوقی دارد، زیرا او ناموس و شرف و آبروی شوهرش را مورد هتک و بی حرمتی قرار داده است.

برای همین شارع هر دو جانب را مراعات نموده است : از یک سو برای ثبوت زنا گواهی چهار مرد بالغ و عادل را شرط قرار داده است، در غیر اینصورت بر کسی که بدون این شرط یا اعتراف شخص به زنا اتهامی وارد کند، حد قذف بر او جاری می شود، حتی اگر زوج هم باشند - یعنی در این شرط تفاوتی بین زوجین با دیگران قائل نشده است - و از آنسو به دلیل خصوصیتی که در ارتباط با زوجین گفتیم، اگر مرد نتواند چهار شاهد بر اثبات ادعایش مبنی بر زنای همسرش بیاورد، می تواند لعان کند، یعنی شارع راه خروجی برای زوج نهاده که برای غیر او این راه وجود ندارد، و آن اینکه : اگر مردی همسرش را بر زنا بگیرد یا ببیند یا به زنا متهم کند و همسر حاضر به اقرار و اعتراف نشود، او می تواند با همسر خود ملاعنه کند و بعد از آن از وی جدا شود. خداوند متعال می‌‌فرماید : «وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلاَّ أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَات بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنْ الصَّادِقِینَ * وَ الْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِنْ کَانَ مِنْ الْکَاذِبِینَ * وَ یَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنْ الْکَاذِبِینَ * وَ الْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیْهَا إِنْ کَانَ مِنْ الصَّادِقِینَ» (نور 6 - 9).

یعنی : «کسانی که زنان خود را متهم (به زنا) می‌کنند و جز خودشان شاهدانی ندارند، هر یک از ایشان باید چهار مرتبه خدا را گواه گیرد که راستگو هستم. و در پنجمین مرتبه (باید بگوید) لعنت خدا بر او باد اگر دروغگو باشد، و اگر زن چهار بار خدا را به گواه گرفت (و سوگند بخورد) که شوهرش (در اتهامی که به او می‌زند) دروغگو است عذاب (رجم) را از او دفع می‌نماید، ودر مرتبه پنجم (باید بگوید که) نفرین خدا بر او باد اگر شوهرش راست بگوید».

هرگاه زن و شوهر ملاعنه کردند، با لعنت کردنشان احکام زیر اجرا شود :

1- جدایی بین آن دو .

2- تحریم أبد (یعنی تا ابد نمی توانند با هم زندگی کنند) .

3- زن لعان کننده با لعان مستحق مهریه‌اش می‌گردد.

4- اگر شوهر انتساب جنین یا بچه بدنیا آمده را به خود نفی کند، به زن سپرده می شود.

آری‌! حکم‌ مردی‌ که‌ به‌ زنش‌ تهمت‌ زنا می‌زند و اقامه‌ بینه‌ (آوردن‌ گواه) هم ‌بر وی‌ دشوار است‌، این‌ است‌ که‌ باید با زنش‌ ملاعنه‌ کند، یعنی‌ زنش‌ را نزد حاکم (قاضی) حاضر کرده‌ و علیه‌ وی‌ ادعا کند سپس‌ حاکم‌ او را به‌ ترتیب‌ فوق‌ سوگند دهد و چون‌ این‌ گواهی‌ها با سوگند اجرا شد، میان‌ آنها جدایی‌ به‌ عمل‌ می‌آید و زن‌ بر وی‌ حرام‌ ابدی‌ گردیده‌ بر زن‌ حد زنا نیز جاری‌ می‌شود، مگر در یک ‌صورت‌ و آن‌ این‌ است‌ که : چهار بار خدا را به گواه بگیرد و سوگند بخورد که شوهرش در اتهامی که به او می‌زند دروغگو است رجم را از او دفع می‌نماید، ودر مرتبه پنجم باید بگوید که نفرین خدا بر او باد اگر شوهرش راست بگوید.

و اما سبب نزول آیه فوق، در واقع پاسخ سوال شماست، از ابن عباس رضی الله عنه روایت است : «هلال بن امیه نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم همسرش را متهم کرد که با شریک بن سحماء زنا کرده، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «الْبَیِّنَةُ أَوْ حَدٌّ فِی ظَهْرِکَ» «باید دلیل بیاوری وگرنه حد بر پشتت جاری می‌شود»، گفت : ای رسول خدا! آیا اگر کسی از ما مردی را روی همسرش دید، می‌رود و شاهد پیدا می‌کند؟! پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «الْبَیِّنَةُ أَوْ حَدٌّ فِی ظَهْرِکَ»، شاهد وگرنه حد بر پشتت جاری می‌شود، هلال گفت : قسم به ذاتی که تو را به حق مبعوث کرده است من راستگو هستم، و حتماً خداوند آیه‌ای نازل خواهد نمود و پشت مرا از حد نجات خواهد داد، پس جبرئیل فرود آمد و آیه : «وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ فَقَرَأَ حَتَّی بَلَغَ إِنْ کَانَ مِنْ الصَّادِقِینَ»بر پیامبر صلی الله علیه وسلم نازل کرد، پیامبر صلی الله علیه وسلم رفت و به دنبال آن زن فرستاد، هلال آمد و شهادت داد، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ أَنَّ أَحَدَکُمَا کَاذِبٌ ، فَهَلْ مِنْکُمَا تَائِبٌ؟» «خداوند می‌داند که یکی از شما دروغ می‌گوید آیا کسی از شما هست که توبه کند؟»، سپس آن زن بلند شد و شهادت داد، و چون نوبت پنجم شد او رانگه داشتند وبه وی گفتند : این کار لعنت را بر تو واجب می‌کند، ابن عباس گفت : آن زن کمی درنگ کرد و روی گردانید بطوریکه گمان کردیم از لعان پشیمان می‌شود (و اقرار می‌کند)، سپس گفت : بعد از این آبروی خویشاوندانم را نمی‌برم و رفت، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «أَبْصِرُوهَا ؛ فَإِنْ جَاءَتْ بِهِ أَکْحَلَ الْعَیْنَیْنِ سَابِغَ الْأَلْیَتَیْنِ خَدَلَّجَ السَّاقَیْنِ ، فَهُوَ لِشَرِیکِ بْنِ سَحْمَاءَ» «نگاه کنید اگر بچه‌اش متولد شد و چشمهای سیاه، باسنهای بزرگ، و پاهای پرگوشت داشت، بدانید که آن بچه از شریک بن سحماء است» وقتی بچه را به دنیا آورد به او نگاه کردند و دیدند که به همان شکلی است که پیامبر صلی الله علیه وسلم توصیف کرده بود، فرمود : «لَوْلَا مَا مَضَی مِنْ کِتَابِ اللَّهِ لَکَانَ لِی وَلَهَا شَأْنٌ» اگر به خاطر حکم کتاب خدا نبود که طبق آن، لعان اجرای حد را از زن رفع می‌کند، می‌دانستم با او چه کار کنم» بخاری (4747) .

والله اعلم

وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم

سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: اگر مردی ببیند که همسرش درحال زنا کردن است، چکار کند؟ ، ،
برچسب‌ها:

من 22 سال دارم یه خواستگار دارم که پسری مذهبی است البته تو اینترنت با هم اشنا شدیم منم دختری مذهبیم و همیشه دوست داشتم با پسری با ایمان و غیرتی ادواج کنم تقریبا 3 ماه از اشنایی ما میگذرد چند باری قرار شد همدیگر را ببینیم ولی به خاطر یه سری مشکلات نتونستیم اون پدرش فوت کرده و عین خودم 22 سال دارد کلا سرپرستی یک خانواده ی 4 نفری بر عهده ی اوست تو این مدت که با هم حرف زدیم اخلاقش دستم اومده اون زیادی سختگیره و تند میگیره خودشم میگه که من سختگیرم و نمیتونم عوض بشم به من میگه من تا به امروز به خواهرم که 3 سال از خودش بزرگتره اجازه ندادم موبایل داشته باشه چون تحمل ندارم ببینم داره با یه نفر حرف میزنه یا مزاحم داره میگه اگه تو هم بیایی گوشیتو ازت میگیرم یا میگه منی که تا الان تو خانواده ای بزرگ شدم که تا حدی ازادی داشتم و همیشه کارای خودمو خودم انجام دادم حتی اگه تو بیرون از خونه باشه حق ندارم بعد از ازدواج از خونه برم بیرون مگر اینکه همراه خودش باشه یا حق ندارم تو بیرون از خونه کار کنم البته ناگفته نماند من الان دانشجوی ترم 6 هستم خونوادم ام انتظار دارن این درس خوندنم بیفایده نمونه و تو بیرون کار کنم ولی این پسر با کار زن تو بیرون به شدت مخالفه میگه زن نباید تو بیرون باشه نامحرم هر لحظه دنبالشه و مردم چیز خوبی نمیگن و این برای شوهر خیلی دردناکه یا میگه تو حق نداری ارتباط اجتماعیت زیاد باشه من تحمل ندارم.

خلاصه نمیدونم داره زیادی سختگیری میکنه یا تو دین مقدس اسلام زن واقعا باید اینطوری باشه عزیزان من دوست دارم درست همون طور که دین برای زن حق زندگی گذاشته و براش راهو نشون داده زندگی کنم حالا هر طور که باشه .

از شما میخوام راهنماییم کنید ایا حرفای این پسر سختگیریه یا درسته؟ ایا من از نظر قران و خدا اجازه دارم تو بیرون کار کنم ؟ اجازه دارم موبایل داشته باشم؟ اجازه دارم هر وقت لازم شد تنهایی بیرون برم؟ اجازه دارم تو همه ی مسائل مربوط به زندگیمون تو تصمیماش دخالت کنم؟ چون اون میگه تو نباید زیاد تو کارای من دخالت کنی تصمیم همیشه با منه تو میتونی مشاوره کنی ولی تصمیم گیری نه ، احساس میکنم چون از بپگی که پدرش فوت کرده سرپرست خونواده بوده دوست داره همیشه قدرت داشته باشه و حکومت کنه تا امروز که اینطوری خودشو به من نشون داده من باید همیشه بهش بله چشم بگم ولی من زندگی میخوام نه بردگی و نوکری خواهش میکنم راهنماییم کنید.

 

 

الحمدلله،

از اینکه شما خواهر گرامی ابراز علاقه کردید تا راهنمایی دین را درباره زن مسلمان بدانید، و ابراز دوستی کردید که بر اساس شریعت عمل کنید، این خود جای حمد و شکر الهی دارد و امید است الله متعال راه درست را بر شما نمایان ساخته و در عمل نیز شما را توفیق بفرماید، فراموش نکنیم که هدف از زندگی ما در این دنیا توجه بیش از حد به امورات دنیوی نیست، بلکه دنیا، دار آزمایش و امتحان است نه سرای بقاء، پس قطعا یک انسان عاقل از کمبودها و کاستیهای دنیوی ناامید و ناراحت نمی شود بلکه می کوشد که توشه ای برای آخرتش مهیا کند.

ما با توجه به مطالبی که شما برای ما نوشتید نکاتی را ذکر می کنیم و امید است مورد توجه شما قرار بگیرد.

اول: باید بدانیم که یک دختر و پسر مسلمان نامحرم با همدیگر ارتباط برقرار نمی کنند، چه دیداری باشد یا تلفنی یا اینترنتی، و شما ظاهرا از طریق اینترنت رابطه داشتید که این امر شایسته دو مسلمان نبود و حتی قصد ارتباط دیداری داشتید، که به شما یادآوری می کنیم این اعمال مخالف با شرع هستند. شما که اکنون قصد ازدواج دارید باید از طریق خواستگاری رسمی و با اطلاع و حضور خانواده ها با هم درباره زندگی آینده سخن بگوید، اما در خلوت سخن گفتن شرعی نیست، و ارتباط اینترنتی در حکم خلوت کردن است، و پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«ما خلا رجل بامرأة إلا کان الشیطان ثالثهما» (روایت امام احمد 26/1).

 یعنی: هیچ مردی نیست که با زن (نامحرمی) خلوت کند مگر اینکه شیطان شخص سوم بین آنها خواهد بود (تا آنها را وسوسه کند).

پس اکنون شما نباید بیش از این به این رابطه تداوم بخشید و اگر قصد ازدواج دارید باید با اطلاع و حضور خانواده ها با هم سخن بگوئید.

دوم: استفاده زنان از موبایل بستگی به طرز استفاده آنها دارد؛ اگر از در نیفتادن در فتنه در امان هستند و توانایی مقابله با مشکلات آنرا دارند، ایرادی ندارد که زنان از موبایل استفاده کنند. مثلا بیشتر گوشی ها سیستم فیلترینگ دارند و زن مسلمان می تواند برای در امان ماندن فقط یکسری از شماره تلفنهای نزدیکان و خانواده خود را به گوشی معرفی کند تا فقط این شماره ها اجازه تماس داشته باشند. بنابراین اگر زن مسلمان بگونه ای امن از موبایل استفاده کند و از خطرات آن در امان باشد، می تواند از موبایل استفاده کند.

سوم: بیرون رفتن زن به بازار و یا مکانی خارج از خانه باید همراه با دو شرط باشد:

1- شوهرش مطلع و راضی باشد.

2- همراه با یک محرم باشد.

با رعایت این دو مورد زن می تواند با رعایت حجاب کامل بیرون رود و کارهای خود را انجام دهد.

چهارم: کارکردن زن در بیرون خانه جایز نیست مگر آنکه دو مورد زیر وجود داشته باشد:

1- زن کسی را ندارد که نفقه اش را تامین کند و مجبور است برای امرار معاش در بیرون کار کند.

2- و یا اگر مشکل امرار معاش ندارد، بشرطی که در یک محیط کاملا زنانه کار و اشتغال یابد جایز است.

پس اگر شما بعنوان یک دختر مسلمان در آینده در یک محیط کاملا زنانه – مانند مدرسه دخترانه – مشغول شدید شرعا مرتکب حرام نشدید مگر آنکه شوهرتان راضی نباشد که در آنصورت رضایت شوهر ارجحیت دارد، زیرا اطاعت از شوهر واجب است و پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: «إذا صلت المرأة خمسها، و صامت شهرها، و حفظت فرجها، و أطاعت زوجها، قیل لها ادخلی الجنة من أی أبوابها شئت». صحیح ابن ماجه (660).

یعنی: «اگر زن نمازهای پنجگانه را بجا آورد و روزه رمضان را بگیرد و از زنا و فحشا دوری کرده و از شوهرش اطاعت کند به او گفته می‌شود از هر دری از درهای بهشت که می‌خواهی داخل شو».

پس کسب رضایت شوهر در کار بیرون منزل لازم است، و بدانید که زندگی نیک و پسندیده آنست که زوجین با هم تفاهم و نسبت به هم خشنود باشند، نه آنکه با درگیری و اختلاف با هم زندگی خود را ادامه دهند، اگر واقعا اشتغال زن در بیرون منزل باعث اختلاف خانوادگی می شود قطعا یک زن مسلمان برای تداوم زندگی خود از کارش چشم پوشی می کند و یک ارزش را فدای ارزش بزرگتری می کند.

پنجم: دخالت و نظر دادن زن در خانواده امری نیک و پسندیده است، بشرطیکه افراط و تفریط نشود، اما از آنجائیکه الله متعال مرد را سرپرست خانواده کرده است، لذا اگر احیانا در تصمیم نهایی شوهر نظر همسرش را نپسندید، زن نباید بخاطر آن ایجاد اختلاف کند  بلکه به تصمیم شوهرش احترام بگذارد تا بنیان خانواده سست و ضعیف نشود و اتحاد و همبستگی بین اعضای خانواده مستحکم تر شود. الله متعال می فرماید: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاء » (نساء 34).

یعنی: مردان، سرپرست و نگهبان زنانند.

اینکه زن به تصمیم نهایی توسط شوهرش احترام می گذارد و از شوهرش در معروف اطاعت می کند، این نوکری نیست، بلکه این اطاعت از امر شریعت است که اطاعت از شوهر را واجب گردانیده است، باید با این دید به قضیه نگاه کنید که اطاعت شما از شوهرتان – در معروفات – در حقیقت لبیک گفتن به حدیث زیر است:

«إذا صلت المرأة خمسها، و صامت شهرها، و حفظت فرجها، و أطاعت زوجها، قیل لها ادخلی الجنة من أی أبوابها شئت». صحیح ابن ماجه (660).

یعنی: «اگر زن نمازهای پنجگانه را بجا آورد و روزه رمضان را بگیرد و از زنا و فحشا دوری کرده و از شوهرش اطاعت کند به او گفته می‌شود از هر دری از درهای بهشت که می‌خواهی داخل شو».

آنگاه است که زن می تواند امیدوار باشد که در قیامت مشمول رحمت و مغفرت الهی قرار گیرد و بهشت را نصیب خود کند.

شریعت اسلام در خانواده یک سرپرست گذاشته تا بنیان خانواده را مستحکم کند، و اطاعت سایر اعضاء از سرپرست خانواده باعث تداوم و سلامت خانواده خواهد شد و از فروپاشی جلوگیری می کند، همانگونه که یک رهبر خوب در یک کشور منجر به پیشرفت آن ملت خواهد شد بشرطیکه مردمان آن ملت بر علیه حاکم خود شورش و نافرمانی نکنند مگر در معصیت و گناه که نباید اطاعت شود.

این نکاتی بود که باتوجه به مطالب شما ذکر کردیم، در آخر به شما خواهر محترم توصیه می کنیم که هیچگاه دین و اوامر شریعت را فدای تمایلات نفسانی نکنید چرا که ما و شما در آزمایش هستیم و هرکس به امر شریعت پایبند باشد راه نجات را پیموده است.

و سخت گیری آن مرد شاید بخاطر ناملایمات و مشاهدات اجتماعی وی باشد که وی را به آن سمت کشانیده است هرچند بیشتر نظرات او صحیح است اما با لفظی تند بیان کرده، و یا بعضی از نظریاتش که هرچند شریعت ممنوع نکرده اما اگر او شوهر شما شود و باز بر آن خواسته ها اصرار بورزد شما باید بخاطر اطاعت از شوهر به خواسته های او جامه عمل بپوشانید تا هم از فروپاشی خانواده جلوگیری شود و هم به حدیث فوق عمل کرده باشید.

ما به اینگونه مردها توصیه می کنیم که مواردی را که شریعت منع نکرده بر زنان سخت نگیرند، و سعی کنند با اتخاذ تدابیری بر بعضی از نگرانی های خود فایق آیند تا بر زن و فرزندانشان فشار وارد نشود.

 

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین

شکلک های محدثه

ابزار و قالب وبلاگ :: تم ویوز

ابزار امتیاز دهی

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: خواستگارم درباره داشتن موبایل، و رفتن به بیرون خانه و اشتغال، و شرکت دادن زن در تصمیمات زندگی سختگیری می کند ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 24 اسفند 1392برچسب:پاسخگویی به سوال های شرعی-سوالات شرعی -سوالات دینی اهل سنت,خواستگارم درباره داشتن موبایل, و رفتن به بیرون خانه و اشتغال, و شرکت دادن زن در تصمیمات زندگی سختگیری می کند, | 13:57 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |
مدتی است که بمانند سابق دیندار نمانده ام! چکار کنم تا دوباره ایمانم قوی شود؟

من سابقا زیاد دیندار نبودم و پایبندی زیادی به شریعت نداشتم، ولی بر اثر رفاقت با شخص مسلمان و دینداری به دین خود علاقه مند تر شدم و هر روز بهتر از دیروز بودم و گناهان زیادی را که سابقا انجام می دادم را ترک کردم، تا دو سال به همین روال ادامه دادم تا اینکه دوباره بمانند سابق از دین و احکام شریعت دور شدم و به گناه رو کردم و نمازهایم را قضا و یا ترک می کردم، ولی از این وضعیت ناراحت بودم و به خودم قول دادم تا بار دیگر به شریعت پایبند باشم و برای رسیدن به این هدف برنامه هایی برای ترک گناه گذاشتم و حتی مدتی خوب بودم ولی باز تحمل نکردم و به گناه متمایل شدم، خیلی نگران و ناراحت هستم و می ترسم که دیگر هرگز نتوانم دیندار خوبی باشم و از گناه دوری نمایم، از شما خواهشمندم تا مرا راهنمایی کنید که چکار کنم، خیلی نگران هستم. البته من بیشتر از ناحیه ی روابط نامشروع آسیب پذیر هستم و مرا به گناه فرا می خواند. من چکار کنم تا بتوانم بتوانم همواره دیندار و پایبند به شریعت باشم؟


الحمدلله،

البته این وضعیتی که شما در مورد خودتان نوشتید فقط مخصوص شما نیست، بسیاری از مومنان و مسلمانان در دوره های مختلف زندگی خود وضعیتهای متفاوتی دارند، گاهی خوب و گاهی خوبتر و گاهی ضعیف و ضعیفتر عمل می کنند.. اصلا برای همین است که اهل سنت و جماعت می گویند: ایمان کم و زیاد می شود، ولی با عبادت و طاعت اوامر خدا قوی می گردد و با گناه ضعیف خواهد شد. این یک قاعده است که نصوص قرآن بر آن دلالت دارند؛ یعنی اگر کسی ایمانش ضعیف شد و خواست تا آنرا قوی کند باید دو کار انجام دهد:

1- از گناهان دوری کند.

2- از اوامر شریعت پیروی کند.

خلاصه اینکه همین که نگران تقوا و ایمان خود هستید این نشانگر وجود ایمان در درونتان است والحمدلله.. از ابو ربعی حنظله بن ربیع أسیدی کاتب، یکی از کاتبان رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت شده که گفت: ابوبکر رضی الله عنه مرا دیده و گفت: حنظله چطوری؟ گفتم: حنظله نفاق ورزید. گفت: سبحان الله چه می گوئی؟ گفتم: ما نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم می باشیم و ما را بدوزخ و بهشت پند میدهد که گویی آنرا به چشم سر مشاهده می کنیم و چون از نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم برمی آییم با زنها و اولادها و مسائل زندگی سرو کار پیدا کرده، بسیاری را فراموش می کنیم. ابوبکر رضی الله عنه گفت: ما هم باین چنین چیزی روبرو می شویم. من با او خدمت آنحضرت صلی الله علیه وسلم مشرف شدیم. من گفتم: یا رسول الله حنظله نفاق ورزید.
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: این چه سخنی است که می گویی؟ گفتم: وقتی نزد شما می باشیم ما را به بهشت و دوزخ پند می دهید، گویی که آنرا بچشم می بینیم، و چون از حضور شما مرخص می شویم، با زنان و فرزندان و مسایل زندگی مخالطت نموده بسیاری چیزها را فراموش می کنیم. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: سوگند بذاتی که جانم در دست اوست اوست، اگر همیشه به شکلی که در نزدم می باشید، بسر ببرید و بیاد خدا باشید، فرشتگان شما را در خانه های شما و راههای شما مصافحه خواهند کرد، ولی ای حنظله ساعتی است (برای ادای عبادت) و ساعتی است (برای کار دنیا). سه بار این سخن را تکرار کردند ".
بنابراین مسئله ای که برای شما پیش میآید یک مسئله برای همه است ولی باید سعی شود همیشه با اعمال صالح و ترک گناه ایمان خود را پایدار کرد.

این داستان چه نکته ای دارد؟ بنظر ما پاسخ این سوال می تواند تا اندازه ی زیادی مشکل شما را حل کند!

نکته اینست که هرگاه مسلمانی همراه و همدم انسانهای مومن و متقی تر از خود باشد، تحت تاثیر وی از گناه هم دور می شود زیرا همدم او وی را از گناه بازمی دارد و دائما به او تذکر می دهد و بلکه ی را به طاعت بیشتر تشویق می کند، و لذا می بینیم که خداوند متعال می فرمایند:

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ»(توبه 119)

یعنی: ای کسانی که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید!

علامه عبدالرحمن سعدی رحمه الله در تفسیر این آیه می نویسد:

"« وَکُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ» و با کسانی باشید که در گفتار و کردار و حالاتشان راستگویند. کسانی که سخن و کردارشان راست است و حالات آنها جز بر راستی نبوده و خالی از تنبلی و سستی است و اهداف و نیات پلید ندارند. و حالاتشان مشتمل بر اخلاص و نیت شایسته می باشد، زیرا راستی و صداقت انسان را به سوی نیکی هدایت می کند، و نیکی انسان را به بهشت می برد.  خداوند متعال فرمود است:« هَذَا یومُ ینفَعُ الصَّدِقینَ صِدقُهُم » این روزی است که راستگویی ِ راستگویان به آنان فایده می دهد."

بنابراین در وحله ی نخست مسلمانی که مراقب تقوا و دین خویش است باید تلاش نماید که با افراد صالح و صادق و باتقوا و اهل دین نشست و برخواست و به اصطلاح رفاقت نماید و از جمع انسانهای بد زبان و بدکردار و بذله گو و به طور کلی بی تقوا و فاسق دوری گزیند.

 

پس یک کلید طلایی را فراموش نکنید:

با افراد متقی و با اخلاق و دیندار رفیق باشد، و با دیگر رفقا خداحافظی کنید ..

پس بایستی تابحال از سخنان ما فهمیده باشید که وضعیت شما را بسیاری از مومنان نیز دارند و فقط مخصوص شما نیست، خوشا بحال آنکسی که بیشتر از دیگران تقوای الهی پیشه می کند..

اما شما در نامه ی خود اشاره کردید که بیشتر از ناحیه روابط نامشروع آسیب پذیر هستید، برای رفع این مشکل ما می گوییم:

الله تعالی می فرماید: « ولاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ»(انعام 151)

یعنی: و نزدیک کارهای زشت نروید، چه آشکار باشد چه پنهان!

در آیه ی فوق خداوند ما را از نزدیک شدن به فاحشه نهی کرده اند و این بدین معنی است که هر وسیله و راهی که مقدمات گناه و فاحشه را هموار سازد حرام است . پس این یک نکته ی طلایی و یک راهنمایی برای انسانها است؟! یعنی نزدیک شدن به گناه موجب انجام خود گناه می شود، برای همین برای آنکه مرتکب گناه نشویم نباید به آن نزدیک هم شویم، نزدیک شدن به گناه یعنی چه؟؟ یعنی نباید مقدمات گناه را فراهم کنیم، مثلا برای آنکه کسی مرتکب گناه زنا نشود نباید به زنا نزدیک شود، چگونه؟؟ کافیست تا مقدمات زنا را فراهم نکند! مقدمات زنا کدامند؟ مقدمات زنا اعمالی مانند نگاه کردن به نامحرم و یا تصاویر محرک و یا خلوت با زنان ، اینها مقدمات زنا هستند، تصور کنید اگر به این مقدمات نزدیک نشویم یعنی خود این مقدمات را فراهم نکنیم محال است به گناه زنا بیافتیم.

 

و مراحل زیر را رعایت کنید:

1- از دوستان و رفقایی که گناه را برایتان هموار می کنند دوری کنید و رابطه ی خود را با آنها (بجز در حد سلام) قطع کنید.

2- به فیلم و عکس سکس یا مهیج یا نیمه عریان نگاه نکنید.

3- به دختران و زنان نامحرم نگاه نکنید حتی اگر آنها از فامیل و اقارب شما باشند.

4- در خلوت نمانید، زیرا افتادن در خلوت موجب افتادن در فکرهای زشتی می شود که شما را به فکر گناه می اندازد.

5- سعی کنید برنامه ای روزانه برای تلاوت قرآن بگذارید.

6- نمازهایتان را دقیقا در سر وقت و بعد از اذان و بصورت جماعت بخوانید.

7- به مسجد بروید و در آنجا نماز بخوانید.

8- هر وقت فکر گناه به سوی شما آمد، استعاذه کنید (أعوذ بالله من الشیطان الرجیم) و به ذکر گفتن بپردازید.

9- در اوقات فراغت به مطالعه ی کتابهای دینی بپردازید.

10- سعی کنید نزد استادی به یادگیری علوم شرعی از جمله فقه و عقیده بپردازید و ذهن خود را متمرکز یادگیری علوم شرعی کنید.

11- به خود اجازه ندهید که بیکار باشید.

12- کانالهای ماهواره ای زشت را حذف کنید و به خانواده توصیه کنید از نگاه کردن به آنها خودداری کنند و اگر نپذیرفتند شما آن لحظه از بین آنها خارج شوید و به کار دیگری مانند رفتن به مسجد یا مطالعه ی قرآن و کتب دینی بپردازید.

13- بطور کلی ارتباط خود را با دختران قطع کنید و مواظب تلاش آنها برای برقراری ارتباط مجدد با خود باشید.

14- اگر گناهی کرده اید صاقانه توبه کنید و دیگر سراغ آن نروید، و امیدوار باشید که خدا گناهان شما را می بخشد.

 

در پایان توصیه می کنیم که: شما نباید در حرکت به سوی دینداری زیاد بر خود سخت بگیرید، شاید ترک 15 گناه پشت سر هم و بطور آنی سخت باشد، بهتر است برای رسیدن به هدف برنامه ریزی کنید که زیاد بر شما فشار وارد نیاید وگرنه این امر موجب خستگی شما خواهد شد و از همین ناحیه شیطان شما را دوباره به سابق باز می گرداند، بنابراین مهم آنست که آهسته و پیوسته روید نه آنکه گهی تند و گهی خسته روید!

پس بر خود سخت نگیرید و امیدوار باشید که ان شاءالله اندک اندک مسیر را طی کنید تا قوی و وقوی تر می شوید.

شیطان می‌کوشد انسان را در فتنه و حرام بیندازد و بدین سبب خداوند متعال ما را از آن برحذر داشته است، آنجا که می‌فرماید: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ»سورة نور، آیة 21.)

«ای مؤمنان از گام‌های شیطان پیروی مکنید، و هرکس که از گام‌های شیطان پیروی کند بداند که او به کارهای ناشایست و ناپسند فرمان می‌دهد».

 

نکته ی بعدی: اگر انسان از یک گناه دور شد دیگر رو آوردن به آن گناه برایش قبیح و سخت تر می شود، ولی اگر یکبار به خودش جرات داد تا آنرا انجام دهد دیگر آن قباحت را بمانند سابق نزد خود احساس نمی کند و لذا بر انجام دوباره و چندباره ی گناه جرات پیدا می کند، پس مواظب باشید، اگر موفق شده اید که بعضی از گناهان را بکلی ترک کنید و یا قبلا به سمت آنها نرفته اید پس حتی برای یکبار و یک لحظه هم به آن نزدیک نشوید چه برسد به اینکه انجامش دهید، زیرا کافیست تا به آن نزدیک شوید اینبار شیطان به همین راضی نمی شود و شما را وسوسه می کند که انجام هم بدهید و اگر آنرا انجام دادید دیگر بار وسوسه می کند که : قبلا گناه را انجام دادی و هیچ اتفاقی نیفتاد! پس بار دیگر هم انجام دهی هیچ اتفاقی نمی افتد!! و بدین ترتیب شیطان موفق می شود که شما را به گناه آلوده کند و پس مدتی می بینید که انجام آن گناه برایتان کاملا عادی شده در حالیکه سابقا حاضر نبودید که اصلا به آن نزدیک هم شوید..

پس شیطان قدم به قدم شما را به گناه نزدیک می کند، او یکدفعه نمی خواهد شما گناه کنید بلکه ابتدا مقدمات گناه را برایتان فراهم می کند و سپس اندک اندک فکر آن گناه را در ذهنتان می پروراند و بعد در قدم بعدی انجام گناه..

پس شما هم برای آنکه فریب این مکر شیطان نشوید، هرگاه احساس تمایل به گناهی کردید زود بیاد خود بیاورید که: آها! این شیطان است که قصد اجرای مرحله ی اول را دارد! پس عقب نشینی کنم تا وی را از همین ابتدا ناکام بگذارم.. همه ی گناهان همینگونه است..

یک مثال دیگر: فرض کنید شما تمامی نمازهای پنجگانه را در وقت خود بصورت جماعت می خوانید، حال شیطان قصد دارد تا شما بکلی نماز را ترک کنید، او در همان نخست شما را به تارکین نماز ملحق نمی کند، زیرا نمی تواند! ولی او صبور است و تجربه دارد، اول سعی می کند تا در رفتن به مسجد و خواندن نماز جماعت شما را تنبل کند و ابتدا از یک نماز شروع می کند بعد در قدم بعدی در دو نماز و بعد در سه و تا آنکه نماز جماعت را از شما می ستاند، مرحله ی بعدی کاری می کند تا شما نمازتان را بعد از مدتی از گفتن اذان بخوانید و قدم بعدی اینست که نماز را از وقت خود کاملا ترک کنید و آنرا قضا نمایید، بعد اندک اندک دیگر نمازهایتان را هم به همین منوال به تاخییر و بعد ترک می گرداند.. بعد از مدتی دیگر اینبار شبها نمازهای پنجگانه را همه با هم قضا می کنید و این بر دوش شما سخت است که یکدفعه 17 رکعت را با هم بخوانید لذا بعضی از روزها آنها را هم نمی خوانید و می خوابید، اندک اندک در روزهای بعدی در طول هفته فقط یکی دو روز نمازها را قضا می کنید تا آنکه بطور کلی نمازتان را ترک می کنید!! به همین راحتی شیطان با تجربه و صبوریش و طی چندین مرحله شما را به جمع تارکین نماز ملحق می گرداند! و بقیه ی عبادات هم به همین ترتیب... پس شما می بایست از همان ابتدا مواظب باشید و سهل انگاری نکنید.

 

و شیطان شما را از رفقای متقی دور می کند، و این مرحله و قدم نخست است، زیرا اگر شما با شخصی دوست شوید که مدام شما را نهی از منکر کند شیطان به نتیجه نمی رسد پس راه چاره اینست که شما را از دوستان متقی و مومن دور کند و یا روابط شما را بر هم زند، در قدم بعدی شما را ترغیب می کند تا با اشخاص عادی که اهل گناه هستند نزدیک گرداند و با آنها ارتباط داشته باشید، در قدم بعدی که خواستید منکری انجام دهید آن دوست جدید شما را نهی نمی کند بنابراین شیطان از این ناحیه مشکلی ندارد و حتی ممکن است خود آن دوست به شما تعارف کند و یا ترغیبتان کند و یا مقدمات گناه را برایتان فراهم آورد.

پس: همه چیز در چند چیز خلاصه می شود:

1- رفاقت با انسانهای دیندار  متقی تر از خود.

2- دور شدن از گناه و بلکه مقدمات گناه.

3- سخت گیری نکردن بر خود در مراحل آغازین حرکت به سوی اصلاح تا خسته نشوید. سعی کند در طی چندین مرحله و در چندین هفته گناه را ترک کنید.

4- مواظب گامها و قدمهای شیطان باشید و دائما به خود یادآوری کنید.

5- دائما دعا کنید که خدا شما را به اعمال صالح توفیق نماید و اسباب گناه را از شما دور کند، زیرا دعا از بقیه هم مهمتر است.

خداوند ما و شما را توفیق فرماید که با ایمان و اخلاق زندگی کنیم و با ایمان و اعمال صالح بمیریم. آمین.. امیدوار باشید و تلقین مثبت کنید

 

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین

شکلک های محدثه

 

ابزار و قالب وبلاگ :: تم ویوز

ابزار امتیاز دهی

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: مدتی است که بمانند سابق دیندار نمانده ام! چکار کنم تا دوباره ایمانم قوی شود؟ ، ،
برچسب‌ها:

 

الحمدلله،

انحراف جوانان از دین عوامل زیادی است: مهم ترین عوامل دین گریزی جوانان: نداشتن علم و آگاهی، جهل نسبت به حقیقت اسلام و محاسن دینی، عدم توجه به قرآن کریم و کمبود مربی هایی که که دارای علم و توانایی بر شرح حقیقت اسلام برای جوانان باشند و بتوانند محاسن دین را بیان کنند و اهداف آن را توضیح دهند و خیری را که اسلام در دنیا و آخرت به دنبال دارد به صورت مشروح بیان کنند.

عوامل دیگری نیز در این زمینه دخیل هستند: از قبیل محیط، رادیو و تلویزیون، سفر به خارج، و نشست و برخاست با افرادی که دارای عقاید باطل و اخلاق منحرف و جهل مرکب هستند؛ و بقیه ی عواملی که آن ها را از اسلام گریزان می کند و به الحاد و بی بند و باری تشویق می نماید.

 بسیاری از جوانان فاقد علوم مفید و عقیده ی صحیح هستند و از طرفی طوفانی از تردیدها و شبهات و تبلیغات گمراه کننده و هوسهای فریبنده به سوی آن ها سرازیر است، بنابر این در نتیجه آن ها منحرف شده و از هر آنچه به اسلام منسوب است متنفرند. در این مورد چه زیبا گفته اند:

أتانِی هَوَاها قَبل أن أَعرِفَ الهَوَی                   فَصَادَفَ قَلباً خَالِیاً فَتَمَکَّنا

 (سراینده قیس ابن ملوح عامری ( مجنون لیلی ) متوفای 68 هه است .)

عشق او قبل از آن که عشق را بشناسم نزدم آمد و با قلبی خالی رو به رو شد و در آن جای گرفت.

 رساتر و راست تر و بهتر از این فرموده الهی است که می فرماید: « أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا (43) أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا (44) فرقان »

[ آیا کسی را که هوای نفس خویش را معبود خود قرار داده دیده ای آیا تو بر او نگهبان خواهی بود. یا فکر می کنی که بیشتر آن ها می شنوند یا می فهمند؛ نیستند آن ها مگر همچون چهارپایان بلکه گمراه تر از آنان هستند.]

بنده بر این باورم که راه درمان مشکلات فکری، اعتقادی و اخلاقی این جوانان، بر اساس نوع بیماری، متنوع است.

مهمترین راههای معالجه ی دین گریزی جوانان

مراجعه به قرآن کریم و سیره ی نبوی. انتخاب معلمان و مربیان دلسوز و آگاه به معرف دینی و نیکوکار. انتخاب مجریان، مدیران و مسئولین آگاه، دلسوز و نیکوکار. انتخاب افرادی شایسته و با لیاقت و درایت لازم، به عنوان بازرس و بازپرس. ممانعت جوانان از سفرهای خارجی به بلاد کفر؛ مگر برای ضرورت. اصلاح دستگاههای تبلیغاتی و رسانه های گروهی در کشورهای اسلامی از اخلاق غیر اسلامی و بی بند و باری و اشاعه ی فساد. اگر مسئولین امر در ادعای خویش مبنی بر اسلام خواهی و توجه به ملت به ویژه جوانان دارای صداقت هستند، باید به اصلاح این امور اقدام نمایند. تبلیغ اسلام و نشر فرهنگ اصیل آن. تلاش در راستای بیداری اسلامی، با استفاده از امکانات وسایل جدید. تربیت دعوتگران و سخنرانان توانا. 

از خداوند می خواهم که بر ما منت بگذارد و رهبران مسلمین را اصلاح کند و به آنان توفیق دهد تا آگاهی دینی داشته باشند و به دین تمسک جسته و از آنچه با اسلام مخالف است دوری گزینند و با صداقت و اخلاص و تلاش های مستمر با عوامل فساد مبارزه کنند؛ بیگمان خداوند شنوای نزدیک است. 

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: اسباب انحراف جوانان از دین چیست؟ ، ،
برچسب‌ها:

فراماسونری جمع کانون‌های برادری گسترده‌ای در جهان است. این کانون‌ها ریشه‌های بسیار کهنی در اروپای غربی دارند. فراماسونری دارای یک سیستم مدیریت فراگیر جهانی نیست و ارتباط میان فراماسونری‌های گوناگون تنها توسط دولژ انجام می‌شود. واژه فراماسونری احتمالاً از freestone mason به معنی بنّای آزاد در انگلیسی و یا franc mason به معنای بنّای فرانسوی در فرانسوی گرفته شده.. کسی که عضو فراماسونری است فراماسون یا ماسون نامیده می‌شود، و ساختمانی که مرکز فعالیت ماسون‌هاست لژ نامیده می‌شود.

فراماسونری در ابتدا جنبشی لیبرال بوده‌است که مبتنی بر باز تولید اندیشه‌های گنوستیک در دوران پس از اصلاحات در اروپا بوده‌است. فراماسون‌ها با شعار «برابری، مساوات، برادری» نقش بزرگی در انقلاب‌های بزرگ معاصر مانند انقلاب امریکا علیه استعمار انگلیس، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب مشروطیت ایران و جنبش انقلابی بر ضد استعمار اسپانیا در امریکای جنوبی داشته‌است.

1-سازمان ماسونیت، سازمانی سرّی است که متناسب با زمان و مکان به فعالیتش مخفیانه و آشکارا ادامه می دهد. اما اصول و اهداف آن همواره سرّی است. ماهیت اصلی این ارگان حتی بر اعضایش مخفی است. مگر اعضای خصوصی که بر حسب فعالیتشان به مراتبی برسند که جزو گروه ویژه قرار گیرند آنگاه در جریان برنامه های مهم سازمان قرار می گیرند.

2-بین اعضای این سازمان سرتاسر دنیا ارتباط تگاتنگی برقرار است تا افراد ساده لوح را شکار تفکرات خود گردانند؛ حربه ی اصلی آنان داشتن رابطه ی برادری و همکاری میان اعضای سازمان، صرفنظر از عقاید و گرایشهای مختلف است.

3-این سازمان در صدد است تا افراد مهم را شناسایی نموده و آنها را به عضویت آن دعوت دهد. اعضا با افراد در جهت منافع شخصی همکاری می کنند. هر برادر ماسونی تحت حمایت برادران ماسونی دیگر در تمام نقاط جهان در اهداف و نیازها و مشکلات با هم تعاون دارند. اگر فردی از اعضای این سازمان دارای فعالیت سیاسی باشد و دچار مشکلات شود، براساس دفاع از حق مظلوم او را یاری می نمایند. این بزرگترین حربه ای است که افراد زیادی را از مراکز مختلفی فریفته ی ایده ها و آرمانهای خود می گردانند و از آنها مبالغ قابل توجهی کمک دریافت می کنند.

4-ورود عضو جدید به سازمان فراماسونری با تشکیل جلسه ای برگزار می شود؛ در این جلسه ی مخفیانه، عضو جدید، تهدید و ارعاب می شود که مبادا با تعلیمات و آموزه های سازمان که از مقامات بالاتر به او ابلاغ می شود، مخالفت کند.

 

شکلک های محدثه

 

5-افرادی که بر اثر سادگی توسط اعضای سازمان، اغفال می شوند در برگزاری مراسم دینی و مذهبی خویش کاملاً آزادند و متناسب با استعداد و صلاحیت هایشان به آنان وظایفی محول می شود؛ اما ملاحده و کسانی که آمادگی پذیرش عقیده ی الحادی را دارند بتدریج موقعیتشان ترفیع می یابد. برحسب تجربه و کارآیی که به دست می آورند و در موفقیتهایی که در آزمونهای مختلف کسب می کنند. در اجرای نقشه های مهم سازمان به موفقیت دست می یابند.

6-سازمان دارای اهداف کاملاً سیاسی است؛ در اکثر نظامهای سیاسی و کودتاهای مردمی و دولتی و تغییرات مهم بین المللی نقش ایفا می کنند.

7-اساس تنظیم سازمان، ریشه در یهودیت دارد. مدیران ارشدش سراسر دنیا یهودی اند. دارای فعالیتهای صهیونیستی می باشند.

8- بزرگترین هدف سرّی سازمان بطور عموم، دین زدایی و دین ستیزی است. برای از بین بردن دین اسلام از میان مسلمانان و فرزندان شان برنامه های ویژه ای دارد.

9-سازمان تلاش می کند تا اصحاب ثروت و سیاست و منتفذین اجتماعی را به عضویت در آورد. به دنبال افراد معمولی جامعه نیست. بنابراین همواره تلاش می کند که رؤسا و وزراء و دولتمردان را به عضویت سازمان در آورد.

10-سازمان تحت عناوین و اسامی مختلفی به فعالیت خود مشغول است تا اگر در جایی به نام ماسونیت نتوانست فعالیت کند، با اسم و رسم جدیدی به فعالیت خود ادامه دهد. از مهمترین شعبه های سازمان: سازمان أُسود، روتاری، لُژ و عناوین دیگری که فعالیتهای خرابکارانه و اصول و مبادی کاملاً متضاد با قوانین اسلامی مشغول به فعالیت می باشند.   

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 24 اسفند 1392برچسب:فراماسونری واهداف ان,فراماسونری, | 13:24 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: شیخ ضیایی - عدل و مساوات در اسلام ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:شیخ ضیایی - عدل و مساوات در اسلام،ویدئوهای اسلامی،ویدئوهای اهل سنت،ارشادآنلاین, | 16:42 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:شیخ ضیایی - هدف زندگی،ویدئوهای اهل سنت, | 16:41 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: شیخ ضیایی - خدا پرستی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:خلفای راشدین ، حضرت ابوبکر(رض)،حضرت عمر(رض) ،حضرت عثمان (رض) ،حضرت علی (رض)،شیخ ضیایی, | 16:39 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: شیخ ضیایی - وظایف مهم اسلامی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:شیخ ضیایی - وظایف مهم اسلامی،ویدئوهای اهل سنت, | 16:37 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: شیخ العریفی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:شیخ العریفی،شیخ عریفی, | 16:35 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: شیخ پردل_در مورد حضرت فاطمه (رضی الله تعالی عنهما) ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:شیخ پردل_در مورد حضرت فاطمه(رضی الله تعالی عنهما)،دخترپیامبر(ص)،شیخ پردل،ویدئوهای اهل سنت, | 16:31 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: شیخ پردل_گوشه ایی از زندگی حضرت عمر (رض) ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:خلفای راشدین ، حضرت ابوبکر(رض)،حضرت عمر(رض) ،حضرت عثمان (رض) ،حضرت علی (رض), | 16:29 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: مولوی دامنی(رح)=حضرت علی (رض) ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:ویدئو مولوی دامنی(رح):شخصیت حضرت علی(رض)،حضرت علی(رض), | 16:27 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: شهید مولوی دامنی(رح) صحابه رسول الله در قران ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:صحابه(رض),صحابه پیامبر(ص), | 16:25 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: نمازدادن پسربچه کوچک ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:نماز,پسربچه,بچه کوچک,نمازدادن پسربچه کوچک, | 16:11 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: شیطان ونمازصبح ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:شیطان ونماز صبح,شیطان,نمازصبح, | 16:8 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)شهرستان سراوان با نام  ارشادآنلاین راه اندازی شد.

در راستای طرح های توسعه ای سایتهای اهل سنت وجماعت ایران وب سایت ارشادآنلاین با امکانات جدید راه اندازی شد. در این وب سایت  امکانات مختلفی جهت سهولت دسترسی به اطلاعات توسط بازدیدکنندگان در نظر گرفته شده است. امکاناتی مانند مسابقه های هفتگی،پاسخگویی به سولات شرعی جوانان،اخبار روزشهرستان وایران وجهان،ارسال مقالات چه اساتید خودحوزه وچه مقالات علمی بازدیدکنندگان وارسال آن به سایت به صورت آنلاین وارسال وآپلود عکس (مذهبی یا خبری ازمنطقه خود)ازطرف بازدیدکنندگان در سایت وغیره از این قبیل هستند. امکانات بیشتری مانند ثبت نام طلاب وفرستادن مدارک ثبت نام به صورت آنلاین برای وب سایت در دست توسعه می باشد که به زودی به وب سایت افزوده خواهند شد.برای دیدن سایت بعدازلود کامل صفحه روی تصویرزیرکلیک نمایید.

حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک سراوان

                   

مختصری در موردمورد حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک

نام:

مدرسه علوم اسلامی امام ابوحنیفه (رح) دزک سراوان

تاسیس:

۱۳۶۴ ه . ش   ۱۴۰۶ ه . ق  ۱۹۸۵ م

مکان:

روستای دزک از توابع شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان در ایران است که جمعیتی حدود ۵۰۰۰ هزار خانوار می باشد . مردمی متدین و با فرهنگ غنی دینی می باشد تمدن ۴۰۰۰ هزار ساله دارد و مهد حاکمان محلی در زمانهای مختلف بوده است که شهرستان سراوان هم ۱۰۰ سال پیش ، بیشتر به اسم دزک شهرت داشته است .

شعب مدرسه

  1. شعبه طلاب (زن)
  2. شعبه طلاب (مرد)

 

شعبه طلاب زن

در این شعبه به دلیل مسائل عرفی و امکانات نمی توان طلاب را به صورت شبانه روزی ثبت نام نمود لذا از مناطق مختلف شهرستان سراوان و بالاخص روستای دزک  جهت شرکت در این کلاسهاشرکت کرده و اساتید زن بصورت مستقیم و اساتید مرد بصورت غیرمستقیم مشغول تدریس این عزیزان می باشند علاوه برآن در این شعبه مسابقات قرآنی و اطلاعات دینی هر دو ماه یکبار نیز برگزار می گردد تا سایه رحتمی بر افزایش علمی و عملی آنها شود. محل این کلاسها در شعبه ای خارج از مدرسه است که وقت ثبت نام آنها(مهرماه)هر سال می باشد . به دلیل نبود امکانات رفاهی پذیرش به صورت گزینشی انجام می گیرد تا از تراکم زیاد کلاسها حتی الامکان جلوگیری شود .

 

 

شعبه طلاب مرد

این شعبه بصورت شبانه روزی دایر بوده و از مناطق مختلف کشور در آن ثبت نام می کنند که شامل موارد ذیل می باشد :

حفظ قرآن و علوم مربوط به آن

در این قسم از تدریس حفظ و تدریس قرآن و توجه دقیق به تجوید و معانی آن کاملاً مدنظر گرفته می شود . وبه طلاب نسبت به اقامه تلاوت صحیح و فهماندن معانی توجه خاص میشود .

دروس علوم دینی و تجربی

دراین قسم از تدریس آموزش کتب علوم قرآنی،حدیث،فقه ،و … با روشی کاملاً جدیدو استاندارد صورت میگیرد در این روش تدریس از وسایل و امکانات سمعی و بصری جهت آموزش و فهم بهتر طلاب استفاده میشود که با گذراندن کامل مراحل و دوره های مدرسه، فرد مذکور می تواند بعنوان یک عالم متبحر در علوم دینی خود صاحب نظر شود . دراین روش فهم تجربی نیز به عنوان یک واحد درسی در دوره های بالاتر مدنظر گرفته می شود .

طرحهای تابستانی

طرحها در فصل تعطیلات طلاب(تابستان)و شرکت در آنها علاوه بر طلاب داخلی مدرسه یرای عموم مردم منطقه آزاد می باشد که سبب گنجایش و حد نصاب در دروس مختلف علوم شرعی با انتخاب اساتید مجرب از طرف شورای مدرسه تشکیل می شود و مدت آن ۸۰ روز می باشد .

 

اقسام تدریس

الف- حفظ قرآن کریم و علوم مربوط به آن .

ب-تدریس کتب دینی اسلامی اعم از عقیده ،فقه ،حدیث ،لغت و دروس تجربی .

ج- دوره های تابستانی در زمینه حفظ قرآن و تدریس کتب علوم دینی به صورت فشرده .

و-شرکت حضوری مدارس دولتی برای طلاب آزاد می باشد.

برای آشنایی بیشتر به سایت ارشادآنلاین مراجعه کنید.

تصاویری ازحوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک-سراوان

حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک سراوان

حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک سراوان

حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک سراوان

حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک سراوان

 

 

 

نظر دهید

نظر دهید

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: راه اندازی سایت ارشادآنلاین ، ،
برچسب‌ها:

همان طور که می دانید، الله عزوجل هر یک از پیامبران گذشته را به زبان قومش فرستاده است، تا هر یک از آنها بتواند قومش را به با گویشی واضح و روشن مورد خطاب قرار دهد.

و می دانیم که الله عزوجل، محمد (صلی الله علیه وسلم) را برای جهانیان مبعوث نموده است، و محمد (صلی الله علیه و سلم) بین قومش نشأت یافته وبزرگ شده، و خداوند او را به زبان قومش فرستاد، و خود او نیز فصیح ترین و بلیغ ترین عرب در بین قوم خویش بود.

خداوند تبارک و تعالی به پیامبران خویش کتب آسمانی عطا کرد، تا رهنمودی برای قومشان باشد، و این کتب به زبان خود آنها بود، که مورد خطاب انبیاء بودند، مثلا تورات به زبان عبری نازل شده، و قرآن به زبان عربی نازل گشته است، و شکی نیست که لغت عربی دارای شرف و فضل بالایی در بین لغتهای دیگر است، چرا آخرین کتاب آسمانی، که تا قیام قیامت برنامه زندگی بشریت است، به این لغت ختم گشته است؛ همچنین از نظر فصاحت و شدت وضوح در بین لغات دیگر از اعتبار بیشتری برخوردار است.

همان طور که گفتیم، قرآن کریم به لغت عربی نازل گشته است، و این سؤال در ذهن علماء ایجاد شده است، که آیا همۀ کلمات و الفاظی که در قرآن وجود دارد، عربی اصیل است؟ یا اینکه در آن لغات غیر عربی نیز وجود دارد، و قرآن آن را عربی گردانیده است؟

این مسأله در قدیم و جدید دانشمندان اسلامی را به خود مشغول کرده است، آنها دراین مسأله را به سه گروه تقسیم شدند.

- بعضی از ایشان گفتند: در قرآن همۀ لغات وجود دارد، مانند فارسی و رومی و حبشی و عبرانی و آرامی، این زبان ها هم شامل اعلام می شود، و هم غیر آن.

و هنگامی که سیوطی (رحمه الله) به بررسی کلمات اعجمی در قرآن پرداخت، به صد و بیست کلمه دست یافت.

گروه دوم بر این باروند، که همۀ کلمات در قرآن عربی، و هیچ گونه کلمات اعجمی که عربی گشته باشد در آن وجود ندارد، بلکه همه کلمات آن عربی اصیل هستند، برای اینکه خداوند قرآن را به زبان عربی مبین نازل فرموده است؛ و وجود کلمات اعجمی با نصوص قرآنی که دلالت بر عربی بودن آن دارد در تعارض است.

- و راجح آن است که هر آنچه در قرآن از الفاظ و کلمات وجود دارد، همۀ آنها عربی اصیل هستند، و این امکان وجود دارد که هر یک از کلمات قرآنی را به اصل و ریشۀ عربی آن بر گرداند، و در آن لغت های غیر عربی، مانند فارسی و حبشی وجود ندارد.

علماء بر وجود أعلام اعجمی در قرآن اتفاق و اجماع دارند، اما وجود آنها تعارضی با عربی بودن قرآن ندارد، برای اینکه همۀ این اسمهای علم در تمامی لغات یکی هستند، و فرقی بین آنها وجود ندارد مگر در نوع تلفظ کردن و نوشتاری که موافق با آن زبان خواهد بود.

و منظور از اعلام یعنی اسمهای اشخاص و اماکن و بلاد می باشد؛ و قرآن از این نوع اسمهای علم، بسیار ذکر کرده است.

این اعلام در قرآن کریم بر دو قسم هستند

قسم نخست: اعلام عربی هستند که از ریشه های عربی مشتق شدند، مانند اسمهای عربی، یا اماکن عربی، این اعلام بعضی ها قابل صرف هستند، بگونه ی که تنوین می گیرند، و با کسره مجرور می شود، مانند: هود و صالح و شعیب و محمد (علیهم الصلاة والسلام)، و مثل سبأ و عرفات. و بعضی از آنها به خاطر علم بودن و مؤنث بودن، غیر منصرف هستند، مانند بکة،مکة، مدین.

این اعلام عربی هستند، و در زیر مجموعۀ اعلام اعجمی وارد نمی شوند، بلکه در ضمن دراسه لغوی برای مفردات قرآنی قرار مي گیرد

قسم دوم: اعلام اعجمی که عربی گشته است، این اعلام نزد ملتهای دیگر استفاده می شد، و وقتی عربها از آن استفاده کردند برای آنها حروف عربی استخدام کردند، و آنها را با صدای عربی تلفظ کردند؛ همین طور هنگامی که در قرآن ذکر شدند، بوسیله حروف عربی، عربی گشته، ولی عربی گشتن آن در لغت عربی و در قرآن کریم، اصول اعجمی آن را از بین نمی برد.

چون این اعلام اعجمی عربی گشته اند، پس مشتق نیستند، و از ریشۀ و اشتقاق آن جست و جو نمی شود، همان طور از معنای آن در لغت عربی نیز کنجکاور نخواهد شد، ولی همۀ آنها در زبان اعجمی خویش دارای معنی هستند.

اعلام اعجمی در قرآن کریم بر دو قسم هستند:

قسم اول: اعلام اعجمی ممنوع من الصرف، این نوع هر جا در قرآن آمده است ممنوع من الصرف هستند، این اعلام اعجمی ممنوع من الصرف 42 اسم علم هستند، که به شکل زیر می باشد.

ابراهیم، ابلیس، إدریس، آدم، إرم، آزر، إسحاق، إسرائیل، إسماعیل، إلیاس، إلیسع، أیوب، بابل، جالوت، جبریل، جهنم، داود، زکریا، سلیمان، سیناء، طالوت، طوی، عمران، عیسی، فرعون، قارون، لقمان، مأجوج، ماروت، مریم، مصر، موسی، میکال، هاروت، هارون، هامان، یأجوج، یعقوب، یعوق، یغوث، یوسف، یونس.

قسم دوم: اعلام اعجمی که مصروف هستند، چه به خاطر مؤنث بودن باشد، یا به خاطر دخول (ال تعریف) بر آن کلمه، و این اعلام 16 کلمه می باشد، که به شکل زیر می باشد، الإنجیل، التوراة، الجودی، الروم، الزبور، السامری، سواع، الطور، عزیر، لوط، المجوس، النصاری، نسر، نوح، ود، الیهود.

اگر همۀ اعلام اعجمی ذکر شده در قرآن را جمع آوری کنیم، فقط 58 اسم علم خواهند بود، این کلمات اعجمی فقط در اعلام هستند، و نه در چیز دیگر؛ و همان طور که مشاهده کردید این کلمات اندک شمارند، و زیاد نیستند، چه بسیار کسانی که اشتباها تصور می کردند، که کلمات اعجمی به غیر از اعلام نیز وجود دارد، و تعداد آنها از صد به بالا می دانستند.

دوستانی که علاقمند به تحقیق و بررسی بیشتر در این موضوع هستند، می توانند به کتاب "الأعلام الأعجمیة فی القرآن، تعریف وبیان" تألیف دکتر صلاح عبدالفتاح الخالدی مراجعه کنند.

 

منبع: کتاب "الأعلام الأعجمیة فی القرآن، تعریف وبیان" تألیف دکتر صلاح عبدالفتاح الخالدی.

به نقل از سایت

IslamQT.Com

اسلام-قرآن و تفسیر

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: آيا در قرآن کلمات اعجمی (غیر عربی) وجود دارد؟ ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 13 اسفند 1392برچسب:آيا در قرآن کلمات اعجمی (غیر عربی) وجود دارد؟,قرآن,عربی,شبهات, | 9:56 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.